رضوانهرضوانه، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

رضوانه هدیه ی آسمانی

دوستهای رضوانه

سلام بچه ها خوبین اینا رو که می بینین دوستهای من هستند خواستم باهاشون آشنا بشین این پسر و می بینین پسر دایی مامانمه ببینید چقدر بانمکه تقریبا ازمن دو سال بزرگتره اون روز رفته بودیم خونه ی خاله جونم مامانم اونجا ازمون عکس گرفت راستی یادم رفت اسمشو بگم اسمش سبحان      بچه ها این کوجولو هم که می بینید پسر خاله جون خودمه اسمش محمدامین خیلی دوسش دارم من وامین هم بازی خوبی برای هم هستیم   این هم الیناست دختر دایی خودمه با الینا بعضی وقت ها میریم پارک بهمون خیلی خوش میگذره اون روز هم رفته بودیم خونشون مامانی ازمون عکس گرفت این هم عکس دخترعمه و دختر عموم هستش اسم یکیشون محدثه هس...
21 بهمن 1392

به خاطررررررررررررررررررتو

به خاطرحضورت درکنارم به خاطرحس مادرانه ای که توبه من بخشیدی به خاطرروح لطیف وپاکت چراکه لمس تو لمس تمام زیبایی هاست به خاطرلبخند زیبایت وآفرینش تمام لحظه های شیرین وناب زندگیم سپاسگذارم ...
20 بهمن 1392

خانه ی وروجک

دخترم تو این روز حوصلت خیلی سر رفته بود و بی تابی میکردی منم نمیدونستم دیگه چیکار باید میکردم کلافم کرده بودی که اون موقع  زنداییت زنگ زد و گفت می خوام الینا دخترداییت رو ببره خانه ی وروجک منم که ازدست نق نق های تو خسته شده بودم خوشحال شدم وگفتم باشه اون روز بهتون خیلی خوش گذشت حسابی با بچه ها بازی کردی ...
17 بهمن 1392

عکس گرفتن

عزیزم با این لباس نازی که پوشیدی خیلی زیبا شدی این لباس و بابایی واست خریده بود البته اون موقع هنوز به دنیا نیومده بودی بابایی از این لباس خیلی خوشش میاد تو هم اصرارداشتی که با این لباس عکس بگیری عزیزم اینجا رفته بودی تو اتاق خودت و می گفتی مامانی می خوام پیش خرسهام بشینم وازم عکس بگیری اینجا هم مثل بقیه عکسها اصرار داشتی که جلوی کامپیوتر ازت عکس بگیرم ...
17 بهمن 1392

هواداران رضوانه

ببینیداین همه مردم چقدرخاطرخواهم شدند که عکسمو بالای دستشون نگه داشتن ودارن توخیابون میگردن ممنونم ازتون بابا شرمنده ام کردین دستتون درد نکنه بچه ها واقعا رو عکسهام خوب کار کردین ایوووووووووووووووووووووووووووووووووووول   ...
17 بهمن 1392